یا مهدی صاحب زمان عج

منتظرطلبه :نفیسه شیرزاد
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سقط جنین در فقه و حقوق

08 اسفند 1393 توسط شیرزاد

آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله فقه و تاریخ تمدن » پاییز 1386 - شماره 13 (از صفحه 44 تا 72)
URL : http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/839111
عنوان مقاله: بررسی فقهی و حقوقی اسقاط جنین (29 صفحه)
نویسنده : سالار زایی،امیر حمزه
نویسنده : داودی،مریم
چکیده :
در فقه و قوانین موضوعه ایران اصولا جنین در هر مرحله‌ای که باشد،سقط آن حرام و جرم انگاری شده و مرتکب به مجازات‌های مقرر محکوم می‌شود و البته قانون در موارد استثنایی سقط را مجاز دانسته است. اگر حکم عقل را برفرض از مستقلات عقلیه درنظر نگیریم،لیکن حکم‌ شرع،یک حکم توفیقی و آمرانه است که اشخاص نمی‌توانند برخلاف آن‌ تراضی و توافق نمایند.در موارد استثنایی از باب قاعده الضرورت تبیح‌ المحظورات و در تکمله آن الضرورت تقدر بقدرها،می‌توان در تزاحم دوران‌ امر بین دو محذور(مرگ مادر و اسقاط جنین پیش از چهارماهگی)اسقاط جنین را تجویز کرد. پژوهش این مقاله از نوع توصیفی،تفصیلی با بررسی اسناد(آیات،روایات و قوانین موضوعه)کتابخانه‌ای می‌باشد. می‌دانیم براساس آیه«انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج»(انسان2/)منشأ انسان‌ عینی،نطفه و جنین روح دمیده شده در آن می‌باشد،ازاین‌رو جنایت وارده در هر مرحله جنینی به نوعی جنایت بر انسان بی‌دفاع تلقی شده و عقلا و شرعا ممنوع است. پدیده سقط جنین از گذشته‌های دور در میان انسان‌ها رواج داشته و در جهان متمدن امروز یک آسیب مشترک تلقی می‌شود و به انگیزه‌های مختلف‌ اجتماعی،اخلاقی،اقتصادی نسبتا شایع شده است. امروزه کشورها در برخورد با مسئله سقط جنین تصمیمات متفاوتی را مقرر نموده‌اند؛برخی از آن‌ها تجویز،برخی منع و برخی تحت شرایطی اجازه‌ می‌دهند.
کلمات کلیدی :
اسقاط جنین،جنین،مجازات،حرام،قتل نفس.
فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 44)
دکتر ‌ ‌‌‌امـیر‌ حمزه سالارزایی‌1 عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی سیستان و بلوچستان

مریم داودی‌ دانش‌آموخته کارشناسی ارشد‌ فقه‌ و مبانی حـقوق اسلامی

بررسی فـقهی و حـقوقی اسقاط جنین

چکیده

می‌دانیم براساس آیه«انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج»(انسان2/)منشأ‌ انسان‌ عینی،نطفه و جنین روح دمیده شده در آن می‌باشد،ازاین‌رو جنایت وارده در هـر مرحله‌ جنینی به نوعی جنایت‌ بر‌ انسان بی‌دفاع تلقی شده و عقلا و شرعا ممنوع است.

پدیده سـقط جنین از گذشته‌های دور در میان انـسان‌ها رواج داشـته و در جهان متمدن امروز یک آسیب مشترک تلقی می‌شود و به انگیزه‌های‌ مختلف‌ اجتماعی،اخلاقی،اقتصادی نسبتا شایع شده است.

امروزه کشورها در برخورد با مسئله سقط جنین تصمیمات متفاوتی را مقرر نموده‌اند؛برخی از آن‌ها تجویز،برخی منع و برخی تحت شرایطی اجازه‌ می‌دهند.

(1) Amir-h salar@yahoo.com

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 45)
در فقه و قـوانین‌ موضوعه‌ ایران اصولا جنین در هر مرحله‌ای که باشد،سقط آن حرام و جرم انگاری شده و مرتکب به مجازات‌های مقرر محکوم می‌شود و البته قانون در موارد استثنایی سقط را مجاز دانسته است.

اگر حکم‌ عقل را برفرض از مستقلات عقلیه درنـظر نـگیریم،لیکن حکم‌ شرع،یک حکم توفیقی و آمرانه است که اشخاص نمی‌توانند برخلاف آن‌ تراضی و توافق نمایند.در موارد استثنایی از باب قاعده الضرورت تبیح‌ المحظورات‌ و در تکمله آن الضرورت تقدر بقدرها،می‌توان در تزاحم دوران‌ امر بین دو محذور(مرگ مادر و اسقاط جنین پیـش از چـهارماهگی)اسقاط جنین را تجویز کرد.

پژوهش این مقاله از نوع توصیفی،تفصیلی با بررسی‌ اسناد(آیات،روایات‌ و قوانین‌ موضوعه)کتابخانه‌ای می‌باشد.

کلیدواژه:

اسقاط جنین،جنین،مجازات،حرام،قتل نفس.

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 46)
مقدمه

بشر موجودی‌ است‌ که‌ خداوند او را در بهترین ترکیب خلق کرده

(فتبارک اللّه‌ احسن الخالقین)
و دین مقدس اسلام نیز برای حیات بشر حتی بـرای نـطفه‌ای‌ که‌ در رحم‌ مستقر شده اهمیت زیادی قایل است.و به‌طورکلی سقط‌ آن‌ را در هر مرحله‌ای که‌ باشد حرام دانسته و برای آن دیه مخصوص قرار داده است.اگرچه شیوع سقط جنین به‌ صورت‌ نهان‌ و آشکار با انـگیزه‌های گـوناگون مـسئله نامیمون عصر جدید است،اما سابقه‌ی دیـرینه‌ دارد و از گـذشته‌های دور در مـیان بشر رواج داشته است.ادیان الهی‌ نطفه را مبدأ تکون انسان دانسته و از‌ تعدی‌ بر آن منع کرده است.کشورهای مختلف‌ جهان هریک متناسب با ارزش‌ها و عقاید‌ حاکم بـر جـامعه،در نـظام حقوقی خود به‌ گونه‌ای متفاوت با این پدیده بـرخورد کـرده‌اند.در نظام حقوقی ایران‌ که‌ برگرفته‌ از احکام‌ شریعت اسلامی و دیدگاه‌های فقهاست،سقط عمدی جنین به‌طورکلی از زمان انعقاد نطفه‌ تا‌ لحظه‌ تولد جرم و مـجازات دارد.و دربـاره سـقط جنین به حفظ جان مادر یا هنجارهای جنینی‌ و…نظرات‌ فقهی‌ مـختلفی بیان شده و به‌همین‌نحو در قوانین‌ موضوعه ایران از آن تبعیت شده است.

در این‌ مقاله‌ حکم وضعی و تکلیفی سقط جنین از منظر فقهای اسلامی(شیعه و سـنی)و نـظرات آنـان،با‌ ذکر‌ دلایل‌ آن در ارتباط با این مسأله مورد بررسی قرار می‌گیرد.

کلیات‌ الف-معنای سقط جنین

جنین در لغـت‌ بـه‌معنای‌ هرچیز پوشیده شده است.بچه در شکم مادر را از آن‌ جهت که در رحم‌ مستور‌ است‌ جنین می‌گویند.(علی اکبر دهخدا،لغت‌نامه،ذیل‌ کلمه‌ی جنین)

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 47)
در لسـان العـرب آمـده است:«و الجنین:الولد مادام فی بطن أمه لإستتاره‌ فیه». (محمد‌ بن مکرم بن مـنظور،لسان العـرب،ذیل کـلمه‌ی جنین)

سقط جنین نیز در معنای لغوی«به‌ بچه‌ انداختن‌ یا بچه افکندن پیش از زمان»یا «بچه ناتمام از شکم افـتاده»اطلاق مـی‌شود.بنابراین خـروج بچه پیش از‌ زمان‌ مقرر‌ را سقط جنین می‌گویند.(علی اکبر دهخدا،لغت‌نامه،ذیل کلمه‌ی سقط)

لسان العرب می‌نویسد:«السقط بالفتح و الضـم‌ و الکـسر:الولد الذی یسقط من بطن امه‌ قبل تمامه»(محمد ابن منظوم،لسان العرب،ذیل الخط سقط)

سقط جنین در دیدگاه پزشکی‌ عـبارتست‌از:اخراج‌ عـمدی،مصنوعی یـا خروج خود به‌ خود بار حمل قبل از موعد طبیعی قبل‌ از‌ هفته‌ی بیستم که جنین قـدرت زیـستن‌ نداشته باشد(هکر،بیماری‌های‌ زنان،ص‌ 753)مجمع‌ بهداشت جهانی سقط جنین را این‌گونه‌ تعریف کرده‌ است:قطع‌ خودبه‌خودی یا عـمدی حـاملگی از اولیـن روز قاعدگی تا هفته‌ی‌ بیستم.(محقق داماد،اخلاق پزشکی،ص 14)

و در‌ اصطلاح حقوقی سقط جنین عبارتست‌ از:اخراج‌ عمدی قبل‌ از‌ موعد‌ جـنین یـا حمل به‌نحوی‌که زنده یا قابل‌ زیستن‌ نباشد و یا منقطع ساختن دوران بارداری. (گلدوزیان،حقوق جزای اخـتصاصی،ج 1،ص 381)

ب-پیشینه‌ی سـقط‌ جنین

سقط جـنین از گذشته‌های دور در میان‌ جوامع مختلف بشری رواج‌ داشته‌ است. مطالعات انسان‌شناسی بر روی قبایل‌ آفریقایی‌ نشان می‌دهد کـه سـقط جـنین عمدی‌ حتی در میان انسان‌های ماقبل تاریخ با روش‌های‌ مختلف‌ تا عصر حاضر شـیوع داشـته‌ و از‌ سقط‌ جنین در برخی‌ کتاب‌های‌ پزشکی قدیم سخن به‌میان‌ آمده‌ است.در یک‌ کتاب بسیار قدیمی چنان‌که می‌گویند تـوسط امـپراتور چین در 0064 سال پیش نوشته‌ شده‌ است‌ از دارویی از ترکیبات جیوه نام‌ برده‌ شده و تـوصیه‌ گـردیده‌ است که برای‌ سقط جنین‌ از آن استفاده شود.(محیط،سقط جـنین عـمدی،ص 901)

در یـونان باستان سقراط،ارسطو و…از روش‌های سقط جنین و یا‌ بـحث از آن بـرای‌ محدود کردن جمعیت‌ سخن‌ به‌میان‌ آورده‌اند.رومی‌ها‌ نیز‌ برای سقط جنین‌ مجازات‌های‌ سخت‌ قایل بودند.

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 48)
در ایران قـدیم قـوانین مدون پزشکی وجود داشته و تـجویز داروهـای سقطآور جـریمه‌ داشته و گـناهی‌ نـابخشودنی‌ محسوب‌ می‌شده است.

با ظهور مذاهب توحیدی حـفظ و حـمایت‌ از‌ جنین‌ امری‌ لازم‌ شمرده شد.در مذهب‌ یهود،جز در موارد سقط درمانی،سقط جنین منع گـردیده و مـذاهب مسیح نیز آن را منع‌ کرده است.دین مقدس اسـلام هم اساسا با سـقط جـنین مخالف است.

در عصر حاضر که از مـمنوعیت‌های اخـلاقی سقط جنین تا حد زیادی کاسته شده و نیز براثر پیشرفت‌های مختلف علمی و رشـد جـوامع این مسأله در سراسر جهان بـسیار شایع شـده اسـت.سالیانه حدود‌ 13-62‌ میلیون سـقط قـانونی،22-01 میلیون سقط نامشروع در جهان انـجام مـی‌شود و گفته می‌شود درصورتی‌که موانع و محدودیت‌های‌ زیادی برای این مسأله وجود داشته باشد،و سقط قانونی نـباشد،سالیانه 000051 زن بـر اثر سقط‌ فوت‌ می‌کنند.(طلعتی،رشد جمعیت،ص 562-462)

ج-مراحل مختلف تـشکیل جنین

جنین در شـکم مادر مـراحل مـختلف رشـد را می‌گذراند و در موعد طبیعی زایـمان که‌ در حدود ده‌ماهگی است،متولد‌ می‌شود.این‌ مراحل تکامل جنین به این‌ شرح‌ است:

سلول تخم پس از لقاح اسپرم و تـخمک حـاصل می‌گردد و سپس با انجام تقسیمات‌ متعدد،نمایی شـبیه بـه تـوت پیـدا مـی‌کند و در انتهای اولین‌ هـفته‌ پس از لقـاح شروع‌ به‌ لانه‌گزینی‌ می‌کند.

در یازدهمین روز و در هفته‌ی دوم به‌طورکلی در دیواره‌ی رحم جای می‌گیرد. هفته سوم تا هشتم دوره‌ی رویانی نامیده مـی‌شود.در انـتهای ایـن دوره دستگاه اعضای‌ اصلی بدن تشکیل می‌شود.در انتهای مـاه‌ دومـ‌ نـطفه‌ی انـسان از سـایر پسـتانداران قابل‌ تشخیص است.(سادلر،رویان‌شناس لانگمن،ص 74)

در چهل روز اول جنین به‌صورت خون جامد یا بسته تبدیل می‌شود که این‌ مرحله عقله نامیده می‌شود،مضغه قطعه گوشت قرمز است که‌ رگ‌های‌ توخالی آبی‌ رنگ‌ در آن می‌باشد کـه در چهل روز بعد،تشکیل می‌شود.

عظم نیز حالتی است که استخوان‌هایی به‌شکل غضروف در‌ آن ایجاد می‌گردد مرحله‌ی دیگر جنین لحم است که اطراف استخوان با‌ گوشت‌ پوشیده‌ می‌شود که ازنظر

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 49)
فیزیکی کامل می‌شود ولی هنوز روح در آن دمیده نشده است.نفخ روح در جـنین پس ‌‌از گـذشتن‌ چهار ماه از بارداری صورت می‌گیرد که جنین دارای حیات انسانی می‌شود و احکام‌ انسان‌ بر‌ او بار می‌شود و این مرحله که خدا در قرآن از آن به خلق جدید‌ و آفرینشی دوباره یاد می‌نماید و از علایم و لوج روح عـبارتنداز حـرکات جنینی،تپیدن‌ قلب‌ جنین و سن جنین‌ بیشتر‌ از هفده هفته.(مؤمنون11/ تا 51)گودرزی:پزشکی قانونی،ص 595)

د-انواع سقط جنین و علل آن

1-سقط خودبه‌خودی(عادی یا مرضی):عبارت‌است‌از هنگامی‌که سقط بدون‌ استفاده از عوامل طبیعی یا مـکانیکی بـلکه به علل ارثی مرضی و عـلل نـاشناخته‌ دیگر رخ‌ می‌دهد.این نوع سقط به‌رغم میل و خواسته زن و شوهر و یا هر شخص دیگری به‌علت‌ بیماری‌های مربوط به مادر و جنین بدون این که فردی در سقط آن دخالت داشـته‌ بـاشد انجام‌ می‌شود در این نوع سـقط جـنین هیچ‌گونه مسئولیتی متوجه مادر و دیگران نخواهد بود.(گودرزی،همان،ص 495،نواک،بیماری‌های زنان،ص 754)البته اگر مراقبت‌های دوران‌ بارداری خودداری شود احتمالا گناه محسوب می‌شود به‌خصوص کسانی که بیماری‌های‌ زمینه‌ای و یا‌ ازدواج‌های فامیلی و نارسائی‌های ارثی دارند.

2-سقط جنین ضربه‌ای سـقطی اسـت که دراثر منازعات یا تصادفات و اتفاقات رخ‌ می‌دهد و مرتکب قصدی ندارد،ولی دیه آن باید توسط مرتکب پرداخت گردد.(مهربان، بررسی‌ جرم‌ سقط جنین،ص 3)

3-سقط جنین طبی(درمانی)عبارت‌است‌از ختم طبی یا جراحی حاملگی قبل از دمیده شدن روح هـنگامی‌که ادامـه‌ی حاملگی بـرای زن خطرناک و جان وی به‌علت‌ بیماری و…در خطر باشد.و نیز ممکن‌ است‌ قطع‌ دوران حاملگی برای جلوگیری از عواض‌ جسمانی‌ یا‌ روانی زن حـتی امری ضروری برای نجات مادر باشد.این نوع سقط با هدف درمان زن حـامله و تـوسط پزشـت صورت می‌گیرد.(دنفورت،بیماری‌های زنان،ص‌ 676؛ گودرزی،پزشکی‌ قانونی،ص‌ 495)

4-سقط جنین عمدی(جنایی)عبارت‌است‌از بیرون انداختن جنین از رحم‌ با‌ قصد انجام جنایت سقط خواه وسـایلی ‌ ‌بـه‌کار برده باشد یا نه و جنین سقط عمدی بعد از سقط قادر به زندگی‌ نـباشد.(جعفری‌ لنـگرودی،ترمینولوژی‌ حـقوق،ص 102)

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 50)
در سقط جنین عمدی ممکن است سقط توسط مادر‌ با خوردن دارو یا ضربه به رحم‌ صورت گـیرد یا با به‌کار بردن وسایل مخصوص توسط پزشک یا ماما‌ یا‌ افراد‌ غـیرمجاز صورت گیرد.(گودرزی،همان صص 395-495)که ایـن سـقط با انگیزه‌های مختلف اخلاقی یا اقتصادی‌ و اجتماعی انجام می‌شود.

چ-انگیزه‌های سقط جنین

برای اقدام به سقط جنین انگیزه‌های گوناگونی برشمرده شده که این انگیزه‌ها‌ دلیلی‌ برای‌ طرف‌داران‌ آزادی مطلق این عمل شده است.عده‌ای نیز برخی از این انگیزه‌ها را نـادرست‌ و برخی‌ را درست می‌دانند این انگیزه‌ها عبارتنداز:

1-علل اخلاقی،اجتماعی،اقتصادی

امروزه در کشورهای مختلف،به‌ویژه در کشورهای توسعه‌یافته و در‌ کشورهای‌ بزرگ‌ به‌علت روابط گسترده و آزادی دختران و پسران یا زنان و مردان،درصد روابط جنسی و امکان‌ بارداری به‌مراتب بیشتر است و بخشی از انگیزه‌های سقط جنین را همین روابط نـامشروع‌ تـشکیل‌ می‌دهد‌ که این روابط نامشروع ممکن است ناشی از تجاوز به عنف،تجاوز به محارم باشد که‌ درصدد‌ است هرچه‌زودتر خود را از این ننگ‌ها رها سازد.در موارد اقتصادی مثل زنی که‌ با‌ زحمت‌ مخارج خـود و خـانواده را تأمین می‌کند و فرزند زیاد دارد،تحمل بچه‌ی دیگر را نداشته،تنها راه‌ خلاصی‌ از آن را سقط می‌داند.

2-رشد جمعیت

از دیگر عوامل سقط جنین عمدی سقطی‌ است‌ که‌ به منظور جلوگیری از رشد جمعیت و تنظیم خانواده صورت می‌گیرد که روش غـیرمتعارف امـا این‌ کار‌ در‌ برخی از کشورهای جهان مثل ژاپن سابقه داشته و امروزه نیز به‌ندرت وجود‌ دارد.

3-حفظ سلامت مادر

حفظ جان مادر یکی از دلایل سقط است که برخی جوامع به‌طورمطلق و برخی به‌ صورت‌ مشروط‌ با آن موافق هستند.

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 51)
4-سقط جـنین بـه‌جهت نـاهنجاری‌های جنینی

بخشی از سقطها به‌سبب بیماری‌های‌ و ناهنجاری‌های جـنین و مـادر مـثل نواقص‌ کروموزومی و ژنتیکی،بیماری‌های‌ مادر‌ مثل دیابت و الکل،عفونت‌های داخلی ناشی از امراض‌ و سیفلیس و سرخچه،ایدز و…صورت می‌گیرد که با نمونه‌برداری از جفت در اوایل بارداری و سونوگرافی‌ و کـشیدن مـایع جـنینی می‌توان‌ به‌ هریک از‌ ناهنجاری‌های‌ جنینی‌ پی‌ برد که بـا اطـلاع مادر از‌ آن‌ مشکلات روانی و گاه مشکلات خانوادگی خاصی‌ پدید می‌آید به‌گونه‌ای‌که مادر یا زن‌ و شوهر خواهان پایان دادن به حاملگی‌ مـی‌شوند. (محقق دامـاد،اخلاق پزشـکی،صص 831،241‌ و 251)

بررسی سقط جنین در فقه‌ اسلامی

چنان‌که بیان شد سقط جنین به سقط خـودبه‌خودی،ضربه‌ای،طبی و عمدی‌ تقسیم می‌شود.در سقط خودبه‌خودی چون‌ میل‌ و خواسته زن و شوهر‌ و یا‌ هر شخص‌ دیگر،به‌علت بیماری‌های‌ مربوط‌ به مادر و جنین‌ بدون‌ ایـن کـه شـخص یا اشخاص در سقط آن دخالت داشته باشند،انجام می‌شود،مسئوولیتی به‌لحاظ فقهی و حقوقی‌ متوجه‌ آنـان نـیست؛و از بحث خارج است.

موضوع موردبحث‌ سقط جنین‌ عمدی‌ و درمانی با دلایلی چون‌ اضطرارهای اخلاقی، اقتصادی،اجتماعی و پزشکی می‌باشد که گـاهی در بـعضی کـشورها مجوزی برای سقط محسوب می‌شود.

الف-بررسی فقهی‌ سقط‌ جنین از دیدگاه اهل تسنن‌ 1-سقط جنین‌ پیش‌ از‌ دمـیدن‌ روحـ‌ و بـعد از‌ آن

در بحث سقط جنین به‌ویژه پیش از دمیده شدن روح،فرق تسنن آرای گوناگونی‌ دارند که این تشتت آرا‌ در‌ مـذاهب‌ اهـل تـسنن به‌علت نص صریح در این‌ مسأله‌ و تکیه‌ بر‌ اجتهادات‌ با‌ توجه به مبانی خاص هر مـذهب بـوده است(طلعتی،رشد جمعیت،ص 782)

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 52)
در فقه حنفی،اقوال بسیاری در این مسأله وجود دارد.بسیاری از بزرگان فقه حنفی‌ سقط جـنین پیـش از دمـیده شدن‌ روح(چهار ماه)مطلقا«چه عذری باشد چه نباشد» جایز می‌دانند.

عده‌ای دیگر از حنفیه،سقط جنین را پیش از دمیده شدن روح جـایز نـمی‌دانند مگر عذری در میان باشد.(عویس،موسوعه الفقه الاسلامی المعاصر،ص 035)

در فقه شافعی عده‌ای‌ قایل‌ به حرمت سـقط جـنین پیـش از دمیده شدن روح‌اند؛زیرا منی پس از استقرار در رحم شروع به شکل‌گیری می‌کند،برای حیات آمادگی دارد و زمان شکل‌گیری جنین پس از 24 روزاسـت کـه‌ در‌ این مدت 24 روز سقط را جایز می‌دانند.

و نیز عده‌ای از فقهای شافعی سقط جنین تا هشتاد روز را جـایز مـی‌دانند و نـه به‌طور مطلق‌ پیش‌ از دمیده شدن روح.

در میان‌ شافعیان‌ نظر متیقین،جواز سقط جنین در مدت 04 روز یعنی در مرحله‌ی‌ نطفه است؛به‌جز غـزالی کـه قـایل است،نطفه از زمان لقاح و استقرار در رحم برای‌ تکامل‌ و آمادگی برای دمیده شدن‌ روح‌ در آن مـوجود اسـت و سقط آن‌جایز نیست و اعتقاد به تدرج حرمت در مراحل مختلف نطور جنین دارد.

علمای مالکی به اتفاق سقط جـنین پیـش از دمیده شدن روح را مطلقا(خواه‌ عمدی‌ باشد‌ یا نباشد)را جایز نمی‌دانند گرچه بیش از چهل روز بـاشد.و حـالت عذر را استثناء نکرده‌اند.

گروهی از حنابله،القای نطفه را پیش از چهل روز جایز،اما پس از گـذشت چـهل روز جـایز نمی‌دانند حتی‌ درصورتی‌که‌ بیماری وجود‌ داشته بـاشد.گروهی هـم قایل به جواز سقط جنین تا زمان دمیده شدن روح است.

مذاهب اهل سنت سقط جنین‌ پس از دمـیده شـدن روح را به اتفاق و مطلقا حرام‌ و اسـقاط‌ عـمدی‌ آن را موجب عـقوبت مـی‌دانند.چون جـنین پس از دمیده شدن روح در آن از حیات انسانی برخوردار بـوده‌ و ‌‌از‌ بـین بردن آن قتل انسان زنده محسوب می‌شود و ادله‌ی‌ تحریم قتل نفس را‌ شامل‌ می‌گردد.(زیدان،المفصل‌ فـی احـکام المراه و بیت المسلم،ج 3،صص 321-221)

محمد طبیب نـجار می‌نویسد:بعد از نفخ روح به‌ اجـماع فـقهای مذاهب مختلف سقط عمدی جنین حـرام اسـت و اما قبل از نفخ‌ روح،برخلاف بعضی از آرا،قول‌ عدم‌ جواز آن بدون‌

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 53)
عذر ترجیح داده می‌شود و از عذرهایی که در ایـن‌جا پذیـرفته می‌شود،هنگامی است که‌ بارداری سلامت و یـا جـان مـادر را تهدید کند و سـقط جـنین به‌منظور رهایی از تعدد‌ فـرزندان‌ و یـا مشکلات اقتصادی عذرشرعی محسوب نمی‌شود.(عویس،موسوعه الفقه الاسلامی المعاصر،ص 135)

2-سقط جنین در مواردی که جان مادر یـا سـلامت اودر خطر باشد از دیدگاه اهل سنت

با توجه بـه آرا و مـبانی‌ اهل‌ سـنت هـنگامی‌که جـان مادر یا سلامت وی در مـعرض‌ خطر باشد به‌منظور درمان یا نیاز زن که نوعی عذر شرعی محسوب می‌شود،سقط پیش از چهار ماه جایز اسـت اگـرچه عده‌ای از آنان‌ به‌طورمطلق‌ سقط پیش از چـهار مـاه‌ را جـایز مـی‌دانند.(غانم،احکام الجـنین فی فقه الاسـلامی،ص 751)

پس از دمـیدن روح در جنین عده‌ای قایل به عدم جواز آن شده‌اند هرچند بارداری‌ منجر به مرگ مادر‌ گردد‌ با این دلیـل کـه جـنین پس از ولوج روح،نفس محترمه‌ای است‌ و حفظ آن واجب است،دلیل دیـگر ایـن کـه خـطری کـه پزشـک پیش‌بینی می‌کند نوعی‌ پیش‌بینی و هشدار است و خطر‌ واقعی‌ نیست،بلکه‌ ترس و متوقع است.

و نیز‌ قایل‌ شده‌اند‌ که اگر خطر به سرحد فعل برسد نه ترس متوقع امر دایر بین دو مـحذور یعنی حفظ جان مادر و حفظ جان‌ فرزنداست‌ که‌ از قاعده‌ی تعارض متعادلین‌ تبعیت می‌کند و هردو از‌ یک‌ درجه اهمیت برخوردارند که اگر مرجعی پیدا نشد،مخیر بین حفظ جان مادر و یا جنین است.عده‌ای از صاحب‌نظران جـان مـادر‌ را‌ بر‌ جان‌ فرزندی که ازلحاظ تولد مادر خود را از دست می‌دهد‌ ترجیح داده‌اند.

درمقابل عده‌ای قایلند به سقط جنین پس از ولوج روح به‌هنگامی‌که سلامت مادر یا جان وی در خطر‌ باشد‌ درصورتی‌که‌ دو نفر پزشک متخصص حاذق و عادل با اطمینان اعـلام کـنند که‌ بقای‌ جنین حیات مادر را تهدید یا سلامت وی را به خطر می‌اندازد و خطر جز سقط جنین‌ رفع‌ نمی‌شود.به‌خاطر‌ قواعد عمومی شریعت اسلامی‌ که به ارتکاب اخـف ضـررین و اهون الشرین امر‌ می‌کند.

سقط جنین‌ در چـنین حـالتی متعین است؛اولا مادر اصل و حیات مستقر و بهره‌ مستقل از حیات‌ دارد.ثانیا‌ برای‌ او و علیه او حقوقی است.ثالثا وی پایه خانواده است‌ بنابراین معقول نیست برای نجات‌ جان‌ جنینی که حـیات مـستقل ندارد و حقوق و

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 54)
واجباتی به‌این‌صورت بـرایش حـاصل نشده است،جان‌ مادر‌ را‌ فدا کرد.(شلتوت،الفتاوی‌ دراسه لمشکلات المسلم،ص 092؛طلعتی،992)

3-سقط جنین در ناهنجاری‌های جنینی در دیدگاه اهل سنت

در بیماری‌ها‌ و ناهنجاری‌های جنینی،دیدگاه‌های فقهی اهل سنت مختلف است؛ در نظر گروهی از این فقها که‌ سقط‌ جنین‌ را پیش از چهار مـاه بـه‌طور مطلق جایز می‌دانند در این‌جا به طریق اولی جایز می‌دانند.

اما کسانی‌ که پیش از چهار ماه را در صورت عذر جایز می‌دانند،می‌گویند سقط پیش‌ از‌ چهار‌ ماه جایز است درصورتی‌که دو تن از پزشکان متخصص تأیید کنند که‌ این بیماری‌ها ازجمله بـیماری‌هایی‌ اسـت‌ که‌ بـدون علاج و موجب انتقال به دیگران است‌ و عیوبی مثل کوری،نقص عضو،کری‌ و اموری ازاین‌قبیل را که امکان زندگی هرچند با تـحمل این‌گونه نقایص وجود دارد،نمی‌تواند مجوزی برای سقط جنین‌ گردد.

درمورد بیماری ایدز طـبق نـظر ایـن گروه شرایط سقط تحقق نمی‌یابد زیرا اولا‌ براثر پیشرفت‌ علم پزشکی احتمال بهبود داده می‌شود و ثانیا‌ انتقال‌ بیماری به دیـگری ‌ ‌صـد در صد نیست بنابراین‌ به‌ صرف احتمال نمی‌توان اقدام به سقط جنین حتی بـیش از چـهار ماه کرد.

اما درمـورد‌ سقط‌ جنین بعد از ولوج روح،طبق‌ نظر‌ همه‌ی فقهای‌ اهل‌ سنت‌ به‌ هیچ‌وجه جایز نیست هرچند جنین نـاقص‌ الخلقه‌ باشد یا به بیماری کشنده‌ای دچار باشد.مگر با تشخیص پزشکان موثق و متخصص‌ ادامـه‌ی‌ بارداری برای جان مـادر خـطر داشته باشد‌ که در این‌صورت به‌دلیل‌ رفع‌ ضرر بزرگ‌تر جایز است.(غانم،احکام جنین‌ فی‌ فقة‌ الاسلامی،صص 381 تا 681)

4-سقط جنین به‌منظور پنهان نمودن ارتکاب اعمال خلاف از دیدگاه‌ اهل‌ سنت

باتوجه به روابط گسترده و آزاد‌ زن‌ و مرد در‌ دنیای‌ امروز،بخشی از انگیزه‌های سـقط جنین‌ مربوط‌ به فحشا و روابط نامشروع می‌شود.که این روابط نامشروع ممکن است‌ ناشی از تجاوز به‌ عنف‌ و حصول بارداری گردد که در‌ چنین‌ مواردی،شخص تحت‌ تأثیر

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 55)
فشارهای اخلاقی،حیثیتی،اجتماعی‌ و…قرار می‌گیرد و تنها‌ راه رهایی را سقط حمل‌ خود می‌داند.

در این مسأله صـاحب‌نظران اهـل سنت بیان می‌دارند که تأکیدات‌ اسلام‌ نسبت به‌ حفظ جنین و حمایت از‌ آن‌ اطلاق‌ داشته‌ و فرقی قایل نشده‌ که‌ بارداری از راه مشروع‌ باشد یا از راه نامشروع و حتی گروهی از آنان که سقط پیش‌ از‌ چهار‌ ماه یـا چـهل روز را جایز می‌دانند.چنین حقی‌ را‌ از‌ زنی‌ که‌ از‌ راه نامشروع باردار شده چه زنا از روی عنف‌ باشد چه با رضایت در تمام مراحل بارداری سلب کرده‌اند زیرا او برای رهایی از نتیجه‌ی‌ ناپسند کار خویش به‌ این کار روی مـی‌آورد و بـاتوجه به این آیه

«و لا تزرو وازرة وزر اخری»
(اسراء61/)شرع اجازه نمی‌دهد که به‌واسطه‌ی گناه کسی حیات دیگری به خطر افتد و این شامل تمام مراحل حمل‌ است‌ و دلیل دیگر روایات است،نظیر روایتی از پیامبر اکرم(ص)که در شرح آن آمده اسـت،که زن بـاردار رجـم نمی‌شود تا آن‌که وضع‌ حمل کـند،چه حـمل او از زنـا باشد یا غیرزنا.(ابن قدامه،المغنی‌ و الشرح الکبیر،ج 9،ص 944)

دلیل دیگر این که جواز سقط جنین از راه زنا با مقتضای قاعده سد ذرایع تناقض‌ دارد زیرا اگـر راهـی شـرعی‌ برای‌ رهایی از بارداری کسی که‌ از‌ راه زنا باردار مـی‌شود گذاشته شـود،عامل بازدارنده‌ی زنا یعنی عقوبت اجتماعی زایل می‌شود و وسیله‌ای‌ شرعی برای سقط و مخفی کردن زنا و نشر فساد گذاشته‌ می‌شود(غانم،احکام‌ جنین فـی فـقه‌ الاسلامی،صص 471-371)

در مـقابل،گروهی‌ قایل به جواز سقط جنین پیش از دمیدن روح هستند.در مواردی‌ که بـارداری در نتیجه‌ی تجاوز به عنف باشد به‌دلیل حفظ سلامت روانی مادر و جلوگیری از اختلال نسل.(همان،ص 771)

5-سقط جنین به‌منظور‌ کنترل‌ جمعیت از دیـدگاه اهـل سنت

از نـگاه فقهای اهل سنت،سقط به‌منظور جلوگیری از رشد جمعیت پس از ولوج‌ روح جایز نیست امـا قـبل از دمیده شدن روح از نظر غالب صاحب‌نظران اهل‌ سنت‌ جایز نیست و به کلام خداوند که می‌فرماید:«و لا تقتلوا اولادکم خـشیه إمـلق نـحن نرزقهم و ایاکم»(اسراء13/).این گروه معتقدند که برای‌ کنترل جمعیت از راه‌های مشروع‌

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 56)
پیشگیری از بارداری بدون تـعدی بـر جـنینی‌ که‌ حاصل‌ شده به شرط ترتب ضرر می‌توان استفاده کرد.

عده‌ای نیز به‌طورکلی سقط جنین را پیش از چـهار مـاه جـایز ‌‌می‌دانند‌ و معتقدند همان‌طور که عزل برای تنظیم یا تحدید نسل جایز است سقط جنین‌ نـیز‌ پیـش‌ از چهار ماه جایز است.البته برخی رضایت همسر را لازم دانسته‌اند(شلتوت،التفاوی دراسه لمشکلات‌ المسلم المعاصر،صص 592-492)

سقط جنین‌ در نگاه فـقه شـیعه‌ 1-سقط جـنین پیش از دمیده شدن روح و بعد از‌ آن در فقه شیعه

نظر کلی‌ فقه شیعه با استناد به کتاب سنت،اجماع و عـقل حـرمت سقط جنین در تمام مراحل تطور و تحول جنین می‌باشد.زیرا صاحب‌نظران شیعه معتقدند که تـکون‌ انسان از زمـان اسـتقرار نطفه در رحم آغاز‌ می‌شود و میان مرحله‌ی نطفه با مراحل بعدی‌ به‌لحاظ حکم تکلیفی یعنی حرمت سـقط جـنین تمایزی نیست هرچند به‌لحاظ حکم‌ وضعی و مقادیر دیه تفاوت وجود دارد.بیشتر فقهای شـیعی بـحث سـقط جنین را‌ در‌ باب‌ دیات و لواحق آن مطرح کرده و مقدار دیه حمل را در مراحل مختلف سقط و عنوان قاتل‌ به کسی کـه اقـدام بـه چنین امری می‌کند و محرومیت وی از دیه‌ حمل‌ را عنوان کرده‌اند. و معتقدند بعد از دمیده شـدن روحـ،جنین انسان همانند سایر انسان‌هاست و قتل انسان‌ به دلایل متعدد حرام است.زیرا خداوند می‌فرماید:

«و لا تقتلوا النفس التی حرم اللّهـ‌ الا‌ با الحق»
(انعام151/)که دلالت دارد بـه حرمت سقط جنین،عقل نیز سقط جنین را ظلم‌ می‌داند.زیرا سقط جنین،تعدی به کسی اسـت کـه قادر به دفاع از خود نیست.

اما قبل از دمیده شـدن روحـ‌ بـه‌دلیل‌ این‌ که چنین دارای حیات نباتی‌ است‌ و انـسان‌ بالفعل نـیست سقط آن،قتل نفس محسوب نمی‌شود اما به‌دلیل آیات و روایات حرام‌ است.(مکارم شیرازی،بحوث فقهیه مـهمه،ص 682)شـیخ صدوق یکی از فقهای‌ بزرگ‌ شـیعه‌ در ایـن مورد مـی‌فرماید:«إذا احـتبس عـلی المرأة حیضها شهرا‌ فلا‌ یجوز أن تـسقی دواء الطـمث‌ من یومها لأن النطفه إذا وقعت فی الرحم تصیر الی علقه ثم الی ما شاء‌ اللّه،و‌ إنـ‌ النـطفه إذا

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 57)
وقعت فی غیر الرحم لم یخلق منها شـی‌ء فإذا‌ ارتفع طمثها شـهرا و جـاوز وقتها التی کانت‌ فیه لم تسق دواء».(ابـن عـلی بابویه قمی،من لا یحضره الفقیه،ج 1،ص‌ 841)

مهم‌ترین ادله‌ی‌ که فقهای شیعه بر حرمت سقط جـنین بـه آن استناد کرده‌اند روایات‌ است‌ که نـمونه‌ای از آن را می‌آوریم.

«عن ابـی عـبد اللّه علیه السلام فـی امـرأه شربت دواء و هی‌ حامل‌ لتـطرح ولدهـا فالقت‌ ولدها قال:

ان کان له عظم قد نبت علیه اللحم و رشق‌ له‌ السمع و البصر فان علیها دیـه تـسلمها إلی‌ ابیه.

قال:و إن کان جنینا علقة أو مضغة‌ فان‌ عـلیها‌ اربـعین دینارا أو غـرة تـسلمها الی ابـیه،قلت: فهی لا ترث من ولدها مـن دیته،قال:لا لانّها‌ قتلته».(محمد‌ بن حسن طوسی،استبصار،ج 4،ص 903)

در این روایت به‌کار بردن واژه قتل برای عمل‌ آن‌ زنـ‌ و نـیز جعل دیه و این که از دیه‌ ارث نـمی‌برد دلالت بـر حـرمت عـمل‌ او‌ دارد.هـم‌چنین دلالت دارد بر این کـه سـقط جنین‌ چه پس از ولوج روح و چه‌ قبل‌ از آن در حالت عادی حرام است.

عده‌ای از فقها بیان داشته‌اند که قرار دادن دیه‌ بر‌ اسقاط جنین در تـمام مـراحل آنـ‌ در روایات دلالت بر حرمت سقط جنین‌ دارد.زیرا‌ اصـل‌ در وجـوب دیـه ایـن اسـت،که بـه‌ سبب جنایت باشد و جنایت عمدی قطعا حرام است،پس سقط‌ جنین‌ در‌ هریک از مراحل رشد،حرام خواهد بود.(طلعتی،رشد جمعیت،ص 492)

2-سقط جنین به‌منظور حفظ جان مادر‌ و سلامت او

سقط جنین به‌منظور درمان بیماری‌ها و یا مـوارد خاص پزشکی ازجمله اموری‌ است که در منابع‌ فقهی‌ شیعه بحثی به میان نیامده،ولی مورد توجه فقهای معاصر شیعه قرار گرفته است.

ازجمله این‌ موارد هنگامی است،که ادامه بارداری جان و سلامت‌ مادر‌ در معرض‌ خطر قرار گـیرد و حـفظ حیات‌ مادر،متوقف‌ بر سقط جنین باشد.در این‌هنگام سقط جنین پیش از ولوج روح از نظر فقها‌ شیعه‌ جایز است.زیرا دوران امر بین‌ اهم(حفظ

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 58)
نفس محترمه)و مهم(حرمت‌ اسقاط‌ جنین)است‌ و به‌دلیل اهمیت وجوب حفظ نفس‌ نسبت‌ به‌ حرمت سقط جـنین،می‌توان بـرای رفع خطر جانی از مادر به سقط جنین‌ اقدام‌ کرد.(خرازی،تحدید‌ نسل و تعقیم،ص 37)و نیز قاعده‌ی‌ نفی حرج رافع حرمت‌ سقط‌ قبل از ولوج روح است و شامل‌ قول خداوند اسـت کـه می‌فرماید:«ما جعل علیکم فی الدیـن مـن‌ حرج….»(حج87/)زیرا خطری که مادر‌ را‌ تهدید می‌کند و حرج تحمل‌ناپذیر‌ نمی‌تواند، سقط‌ پیش‌ از چهار ماه‌ حرام‌ باشد.(صانعی،استفتائات پزشکی،ص 701)

و اگر‌ خوف‌ نسبت به خطر جانی برای مادر حاصل گـردد بـنابر سیره‌ی عقلا که خـوف‌ را طـریق‌ به‌ واقع می‌دانند،سقط جایز است.

اما وقتی که‌ ادامه‌ی‌ بارداری سلامت‌ مادر‌ را‌ تهدید می‌کند به‌گونه‌ای‌که مادر‌ به‌ بیماری سخت یا نقص عضو و مانند این‌ها دچار گردد و درمان وی متوقف بر‌ سقط جنین‌ یا منجر بـه آن گـردد.در این‌صورت‌ نیز‌ سقط‌ پیش‌ از‌ ولوج روح جایز‌ است‌ زیرا میان وجوب معالجه مادر به‌جهت سلامت وی و حرمت سقط جنین تزاحم واقع می‌شود و چون معالجه‌ی‌ مادر،مهم‌تر‌ از‌ حفظ حیات جنین است،معالجه به‌وسیله‌ی سقط جایز است.(مکارم‌ شیرازی،مسائل‌ مـستحدثه‌ فـی‌ طب،ص‌ 43)

دبر شـورای نگهبان در استفتائاتی که از امام خمینی(ره)در این خصوص بیان‌ کرده‌اند،آورده است،سقط پیش از ولوج روح را به‌منظور حفظ جان مادر جایز بلکه‌ لازم دانـسته‌اند.(مهرپور،مجموعه نظرات شورای نگهبان،ج‌ 3،ص 822)

برای سقط جنین پس از دمیده شدن روح به‌منظور حفظ جان مـادر یـا سـلامت وی‌ دو نظر وجود دارد.

عده‌ای قایل به عدم جواز سقط جنین پس از ولوج روح شده‌اند‌ و معتقدند که جنین، دارای روح نفس محترمه است و بـا ‌ ‌انـسان دیگری که دارای نفس محترمه است،تفاوتی‌ ندارد.بنابراین برای حفظ یکی از آن دو،کشتن دیگری جایز نیست.

و برای ایـن گـفته خـود‌ به‌ این روایت استناد کرده‌اند که امام(ع)می‌فرماید:«انما جعلت‌ التقیه لیحقن بها الدم،فإذا بلغت التقیه الدم فلا تـقیه…»(حر عاملی،وسائل الشیعه،ج 6،ص 384)

«همانا تقیه قرار داده شده‌ است‌ برای آن‌که جان انسان به‌واسطه‌ی‌ آن‌ حـفظ شود؛ پس هرگاه تقیه مـوجب کـشته شدن دیگری شود،تقیه نیست….»

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 59)
و این روایات را تعمیم کرده‌اند به هرجا که کشتن دیگری برای حفظ جان خود مطرح‌ گردد،عناوین‌ تقیه یا ضرورت یا‌ اضطرار‌ و مانند این‌ها مجوز برای کشتن غیر نمی‌باشد.(خرازی،تحدید نسل و تعقیم،ص 37)صـاحب جواهر در این مورد گفته،واجب است‌ آن دو را رها کرده و منتظر قضا و قدر الهی شد،زیرا خداوند به‌ مصالح‌ بندگان آگاه است. (نجفی،جواهر الکلام،باب طهاره،ج 4،ص 873)

این گروه وقتی سقط جنین به‌منظور حفظ جان مادر را جایز ندانند،به‌طریق اولیـ‌ سقط بـه‌منظور سلامت مادر را جایز نمی‌دانند.

اما کسانی که قایل به جواز‌ سقط‌ جنین به‌منظور‌ حفظ جان مادر پس از ولوج روح‌ هستند،مبانی متفاوتی دارند:گروهی معتقدند که مادر برای دفاع از جان خویش‌ می‌تواند‌ جنین را که قصد کشتن او را دارد از بین بـبرد‌ و آنـ‌ را از مصادیق دفاع مشروع‌ شمرده‌اند و فرقی بین این که هجوم از ناحیه‌ی عامل خارجی باشد یا ‌‌از‌ ناحیه‌ی عامل‌ داخلی نیست.(حسینی شیرازی،الفقه،ج 29،ص 18)

گروهی نیز بنابر قاعده‌ی تزاحم مادر را مجاز‌ به‌ سقط‌ جنین می‌دانند زیرا امـر دورانـ‌ دارد بین دو محذور یعنی وجوب حفظ نفس خود و حرمت‌ قتل نفس(جنین)و عدم‌ ترجیح یکی از دو طرف به حکم عقل،مادر بین حفظ نفس‌ خود و سقط جنین‌ مخیر است.(موسوی‌ خوئی،صراط النجاة،ج 1،ص 333؛همو،مبانی تکمله منهاج،ج 2،31).

گروهی نـیز عـقیده دارنـد که بنابر قاعده‌ای اضطرار حـرمت سـقط جـنین رفع می‌شود و برای این نظر خود به ادله زیر استناد کرده‌اند.آن‌جا که خداوند می‌فرماید:

«فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لإثمّ فان اللّه غفور الرحیم»؛
(مائده3/)«آن‌ها کـه در حـال‌ گرسنگی دسـتشان به غذای دیگری نرسد متمایل به گناه نـباشند،مانعی نـدارد از گوشت‌های ممنوع بخورند و خداوند آمرزنده و مهربان‌ است»و‌ نیز حدیث نبوی که‌ می‌فرماید:«رفع عن امتی…و ما اضطر و الیه….»از امت من چـیزی کـه بـه آن اضطرار پیدا کند،برداشته شده است».

درنهایت گروهی نیز براساس بنای عقلا،مادر را مخیر بـین حفظ جان‌ خود‌ و یا حفظ جنین می‌دانند.(خرازی،تحدید نسل و تعقیم،صص 67)و امام(ره)در موردی که امر دایر باشد بین حفظ جان یکی از او دو نـفر یـعنی مـادر و جنین فرمودند:«ترجیح وجود ندارد

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 60)
و مورد‌ قرعه‌ هم نیست و اگر علم به تـلف شـدن هردو است و امکان حفظ احدهما مورد قرعه است»،اما درصورتی‌که با حفظ جنین یقین به فوت مادر و احـتمال بـقای جـنین‌ باشد امام(ره)سقط‌ جنین‌ را‌ جایز دانسته‌اند.اما اگر علم و یقین‌ نباشد،بلکه‌ تنها خوف‌ موت مادر بـاشد،امام(ره)فرمودند:«در صـورت خـوف سقط محل اشکال است،بلکه عدم‌ جواز ارجح است».امام(ره)در مواردی که سقط جنین را جایز یا لازمـ‌ دانـسته‌اند،اجازه‌ی‌ کسی‌ را‌ مـعتبر ندانسته‌اند و فرمودند:«برای حفظ نفس محترمه،اجازه‌ی کسی‌ معتبر نیست».(مهرپور،ص‌ 922)

آیة اللّه سیستانی،اسقاط بعد از ولوج را مطلقا جایز نمی‌داند و می‌فرماید:«اسقاط حمل بـعد از ولوج روح بـه هیچ سبب‌ و دلیلی،بر‌ زن جایز نیست ولی قبل از ولوج روح‌ درصورتی‌که ادامه‌ی حمل‌ برای مادر،ضرر یا حـرج تـحمل‌نکردنی داشـته باشد،جایز است»(حکیم،الفقه للمغتربین،ص 362)

3-سقط جنین در بیماری‌ها و ناهنجاری‌های جنینی در دیدگاه فقه‌ شیعه

بیماری‌ها و ناهنجاری‌های جنینی که ممکن است مـوجب تـولد جنین ناقص الخلقه‌ شود از‌ انگیزه‌های‌ دیگر سقط جنین است که فقهای شیعه نظرات گـوناگونی را در ایـن‌ مورد مـطرح کرده‌اند.

گروهی قایلند به‌ جواز‌ سقط‌ جنین ناقص الخلقه پیش از دمیده شدن روح و آن‌ هنگامی است که‌ به‌ نـقص‌ عـضو جنین برای انسان علم یا ظن نزدیک به علم حاصل‌ گردد و این مـعلولیت‌ مـوجب‌ حـرج‌ بر خانواده و اجتماع گردد.به‌دلیل قاعده‌ی نفی عسر و حرج یا نفی ضرر،سقط جنین پیش‌ از‌ ولوج روح جایز اسـت.(مکارم شـیرازی،مسائل‌ المستحدثه فـی طب،ص 53)

آیة اللّه مکارم شیرازی در این‌ موارد‌ فرمودند:«هرگاه‌ جنین در مراحل ابتدایی باشد و جنین بـه‌صورت انـسان کامل درنیامده باشد و باقی ماندن‌ جنین‌ در آن حالت و سپس‌ تولد ناقص آن باعث عسر و حرج شدید برای‌ پدر‌ و مادر گـردد،با ایـن شرط مانعی ندارد. (علیان‌نژادی،استفتائا جدید،ج 1،ص 354)و درمورد بیماری ایدز اگر علم به‌ ابتلای‌ جـنین بـه‌ این بیماری پیش از دمیده شدن روح باشد نیز بـنابر قـاعده‌ی‌ نـفی‌ حرج‌ جایز است.

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 61)
قول دیگر عدم جواز سقط جـنین،ناقص الخـلقه است.هرچند این بیماری سخت و طاقت‌فرسا و هزینه‌بر‌ باشد‌ و آن را امتحان برای جنین و والدین او محسوب مـی‌کنند.و دلیل آن اطـلاق‌ ادله‌ حرمت این عمل مـی‌دانند.(مکارم شـیرازی،مسائل مستحدثه فـی‌ طب،ص 53)امـام(ره)نیز در مـوردی که:اگر تشخیص داده شود،جنین در صورت‌ رشد‌ و تولد نـاقص العـضو و یا ناقص الخلقه خواهد بود حکم به عدم‌ جواز‌ آن داده‌اند. (موسوی خمینی،استفائات از مـحضر امـام خمینی،ج‌ 3،ص‌ 092)

اما بعد از دمیده شدن روح طـبق نظر‌ بیشتر‌ فقهای امـامیه سـقط جنین حرام است هرچند حـرج شـدیدی بر پدر و مادر‌ وارد‌ شود؛زیرا انسان زنده بر آن‌ اطلاق‌ می‌شود و همان‌طور‌ که‌ کشتن‌ انـسان نـاقص الخلقه پس از ولادت‌ جایز‌ نیست قـبل از ولادت و پسـ‌ از ولوج روح و صـدق انسان کامل‌ بـر‌ آنـ‌جایز نیست.زیرا ادله‌ی حرمت قـتل جـنین‌ عمومیت‌ دارد و جنین سالم‌ و ناقص الخلقه را پس از‌ نفخ‌ روح شامل می‌شود گروهی از فقهای شیعی قایل هستند به جـواز سـقط جنین ناقص‌ الخلقه‌ پس از ولوج روح بنابر قائده‌ی‌ نفی‌ حـرج‌ و(الضـرورات تبیح المـحظورات)و‌ نـیز‌ مـیان حرمت سقط جنین‌ و فـرزندی‌ که زنده به دنیا می‌آید تفاوت قائلند.(مکارم شیرازی،مسائل المستحدثه فی طب،ص 73-63)

4-سقط جنین به‌منظور‌ پنهان‌ کـردن اعـمال خلاف در فقه شیعه

فقهای امامیه‌ به اتفاق‌ سـقط‌ جـنین‌ حـاصل از زنـا را‌ در تـمام مراحل از زمان انـعقاد نطفه تـا زمان وضع حمل حرام می‌دانند.درواقع به‌دلیل اطلاق ادله‌ی‌ حرمت‌ سقط جنین،فرقی بین جنین حاصل از راه‌ مشروع‌ و نـامشروع‌ نـیست‌ و سـقط آن‌ در‌ هر دو صورت حرام است امام(ره)می‌فرماید:«اگر زنـی از زنـا آبـستن شـود،جایز نـیست بـچه‌اش‌ را سقط کند»(موسوی الخمینی،توضیح المسائل‌ امام،ص‌ 663)اما‌ باوجوداین که به‌نظر برخی از ایشان در بارداری‌های‌ نامشروع‌ حاصل‌ از‌ تجاوز‌ به‌ عنف به‌دلیل حرج شدیدی که بر این‌ حمل مترتّب می‌شود؛سقط جنین پیـش از ولوج روح جایز است؛زیرا کسانی که به این‌ شکل باردار می‌شوند در وضعیت شدید بحرانی و ناراحتی‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. اما گاهی شدت این بحران به حدی می‌رسد که شخص دست به خودکشی می‌زند که در ایـن حـالت حتی سقط جنین بعد از ولوج روح نیز جایز است.(فضل‌ اللّه،المسائل‌ الفقهیه،ج 2، ص 834)آیه اللّه مکارم شیرازی درمورد جنین حاصل از زنای به عنف می‌فرماید:«سقط

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 62)
جنین جایز نیست،مگر این که نگهداری آن جنین منجر به بیماری شدید مـادر و کـسالت‌ روانی او‌ گردد،که‌ در این‌صورت می‌توان به حاملگی او پایان داد؛مشروط به این که‌ جنین در ماه‌های اولیه باشد».(علیان‌نژادی،استفتائات جدید،ج 2،ص 675)

5-سقط جنین به انگیزه‌ی کنترل جمعیت‌ در‌ فقه شیعه

براساس نظر کارشناسان عـلوم‌ اجـتماعی‌ و اقتصادی،ازدیاد جمعیت سبب بروز مشکلات زیـادی شـده،بنابراین کنترل آن از مسائل ضروری زندگی بشر است که این‌ موضوع نمی‌تواند مجوز سقط جنین باشد.

بنابراین سقط جنین‌ به‌ انگیزه جلوگیری از رشد‌ جمعیت‌ ازنظر فتاوی فقهای شیعی‌ به‌هیچ‌وجه جـایز نیست.

آیه اللّه خـامنه‌ای می‌فرماید:«سقط جنین به‌مجرد وجـود مـشکلات اقتصادی جایز نمی‌شود».(اجوبه الاستفتائات،ص 872)

چون درصورت دمیده شدن روح قتل نفس و قبل از دمیده شدن روح نیز‌ حرام‌ است.زیرا‌ هیچ ضرورت و حرجی برای این کار وجود ندارد.(مکارم شیرازی،بحوث فقهیه مهمه، ص 692)

علاوه بر این که سقط برای مـادر ضـررهای زیادی دارد ازطرفی راه‌های پیشگیری از بارداری و افزایش روش‌های مؤثر‌ ضدبارداری‌ منجر به‌ کاهش زاد و ولد و درنتیجه‌ کنترل جمعیت می‌گردد.

حکم وضعی سقط جنین در فقه اسلامی

در این قسمت مسایل‌ حقوقی سقط جنین از دیدگاه فقهای شیعه و سنی مورد بـحث‌ قرار‌ مـی‌گیرد.به‌ اتفاق‌ فـقهای اهل سنت درصورت جنایت بر چنین زن حر،پرداخت‌ دیه که غره‌1است،بر جانی واجب می‌گردد.(ابن قدامه،المغنی و الشرح ‌‌الکبیر،ج‌ 9،ص 635)و در این مـورد به روایات استناد کرده‌اند و از آن روایت ابو‌ هریره‌ از‌ پیامبر اکرم(ص)است‌ (1)یک بیستم دیـه‌ی کـامل مـعادل پنج شتر یا صد گوسفند یا پانصد درهم

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 63)
که نقل‌ کرده است«أن امرأتین من هذیل رمت احداهما الأخری،فطرحت جـنینها ‌ ‌فـقضی‌ فیه النبی(ص)بغره عبد او‌ أمه»(مسلم،جامع صحیح مسلم،ج 11،ص‌ 571)

اما وجوب دیه بر جنین مشروط است بـر ایـن کـه:اولا جنین دراثر جنایت مرده به‌ دنیا آید.ثانیا سقط عمدی باشد.ثالثا مانعی برای وجوب دیه بر مـرتکب نباشد.مثل‌ هنگامی‌که مرد همسر خود را به‌جهت نشوز‌ تأدیب کند و در این امر اسراف ننماید و جـنین وی سقط گردد،ضامن نیست.(زیدان،المفصل فـی احـکام المراه و البیت المسلم،ج 3،ص 204)

اما درمورد این که جنایت بر جنین در چه مرحله‌ای دیه‌ خواهد‌ داشت،فقهای اهل‌ سنت اختلاف نظر دارند.فقهای حنفی،شافعی و حنبلی قایلند به این که جنین وقتی از مرحله مضغه تجاوز کرده بـاشد غره واجب است،اما وقتی آن‌چه سقط می‌شود صورت‌ انسانی نداشته باشد و خلقت‌ آن آشکار نباشد غره ثابت نمی‌شود زیرا لفظ ولد به آن‌ اطلاق نمی‌شود.اما در مقابل گروهی از فقهای اهل سنت قایلند به این که آنـ‌چه سـقط می‌شود اگرچه صورت آدمی نداشته‌ باشد،اما‌ چون مبدأ خلق آدمی است غره ثابت‌ است(ابن قدامه،المغنی و الشرح الکبیر،ج 9،ص 935،محمد غانم،احکام فی فقه اسلامی،ص 002)و پرداخت‌کننده‌ی دیه بنابر شافعیه و حنفیه عاقله است چون جنایت عـمد بـر‌ مادر‌ و خطا‌ بر چنین صورت گرفته است.(الرملی،نهایهء‌ المحتاج‌ الی‌ شرح منهاج،ج 7،ص 283)

از نظر حنابله و مالکیه،دیه‌ی جنین بر جانی است چون کمتر از یک‌سوم دیه کامل است‌ و عاقله متحمل‌ دیده‌ کمتر‌ از یـک‌سوم نـمی‌شود.(ابن قدامه،المغنی و الشرح الکبیر،ج 9،ص‌ 445)

بنابر اتفاق فقهای اهل تسنن گیرنده دیه،جنین وارث اوست و جانی اگر وارث باشد ارث نمی‌برد.(البهوتی،کشاف القناع،ج 6،ص 42)

درمورد قصاص جانی‌ به‌هنگام‌ سقط‌ عمدی به اجماع فقهای حنفیه،شافعیه،حنابله‌ و مالکیه به‌جز ابن جـوزی از‌ حـنابله و ابـن قاسم از مالکیه قصاص را در سقط عـمدی جـنین‌ ثابت نـمی‌دانند.به این اعتبار که سقط عمدی‌ جنین‌ مانند‌ خطاست زیرا جنین به‌ واسطه‌ی زدن دیگری می‌میرد دلیل دیگر این که‌ جنین‌ نفس کاملی نـیست زیـرا او در حـکم جزیی از مادر است و سزاوار این که حقی بـرای‌ او‌ ثـابت‌ شود نیست.

ابن جوزی،فقیه حنبلی قصاص را در سقط عمدی جنین،مانند قتل نفس‌ معتبر دانسته‌ و بیان داشته است«إذا تعمدت المراه إسقاط ما فیه روح کـان کـقتل مومن»(غانم،

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 64)
احکام الجـنین فی‌ فقه‌ اسلامی،ص‌ 981)و استناد به کلام خداوند کرده که مـی‌فرماید:«و إذا المؤدة سئلت بأیّ ذنب قتلت»(تکویر9/-8)بنابراین به‌ اتفاق‌ فقهی اهل سنت در سقط پس‌ از ولوج روح قصاص ثابت نیست.

در ثبوت کفاره،شافعیه‌ و حنابله‌ بـه‌هنگام جـنایت بـر جنس کفاره را واجب می‌دانند. چون قتل نفس محترمه است.اما مالکی و حنفی‌ کـفاره را واجـب نمی‌دانند،بلکه آن را مستحب می‌شمارند.به‌دلیل عدم قضاوت پیامبر اکرم(ص)به آن.(زیدان،المفصل فی‌ احکام‌ المراه‌ و البیت المسلم،ج 3،ص 214)

حکم وضعی سقط عمدی جـنین از دیـدگاه فـقه شیعه درصورت جنایت بر‌ جنین‌ به‌ اجماع فقها وجوب پرداخت دیه است.و قـول مـشهور تـقسیم کردن دیه به‌ مراتب‌ نقل‌ شدن‌ یعنی انتقالات نطفه تا تمام شدن خلقت جنین اسـت.پس در مـرحله نـطفه 02 دینار،علقه 04 دینار،مضغه‌ 06‌ دینار‌ و عظام 08 دینار و درصورتی‌که تام الخلقه باشد ولی روح در آن‌ دمیده‌ نشده باشد صـد دیـنار اما اگر روح در آن دمیده شده باشد برای‌ پسر دیه کامل و برای‌ دختر نصف آن است و اگـر جـنین دوقـلو و یا چندقلو باشد‌ دیه‌ تکرار‌ می‌شود و در سقط عمد و شبه‌ عمد‌ دیه‌ جنین در مال جانی و اگـر خـطا‌ باشد‌ بر عاقله اوست.(موسوی خمینی،تحریر الوسیله،ج 2،ص 795،محقق حلی،شرایع الاسلام،ج 4،ص 5102)

دلیل مشهور روایات متعد‌ است،ازجمله‌ روایـتی از ابـی عـبد اللّه(ع)از‌ ابی‌ الحسن الرضا (ع)از‌ امیر‌ المؤمنان‌ علی(ع):«جعل دیه الجنین مأه دینار و جعل‌ منی الرجل الی أن یـکون‌ جنینا خـمسه أجزاء فاذا کان جنینا قبل أن‌ تلجه‌ الروح مأه دینار….،و المأه دینار خـمسه‌ اجزاء:للنطفه‌ خـمس المـأه عشرین دینارا‌ و للعقه خمسی المأه اربعین دینارا‌ و للمضغه ثلاثه‌ اخماس المأه ستین دینارا و للعظم أربعه اخـماس الدیـه ثـمانین دینارا فإذا‌ کسی‌ اللحم کانت‌ له مأه دینار کامله‌ فإذا‌ أنشا‌ فیه آخـر و هـو‌ الروح فهو حینئذ نفس‌ فیه‌ ألف دینار دیه کامله‌ ان کان ذکرا و ان کان انثی فخمساه دینار».(نجفی،جواهر الکلام،ج 34،ص‌ 653)ایـن‌ قـول‌ مشهور است و فی الجمله در‌ مقدار‌ دیه اختلافی‌ نیست.

اما حکم‌ به قصاص و کفاره‌ در هنگا جـنایت بـر جنین چگونه است؟فقهای شیعه در صورت اسقاط عـمدی جـنین بـعد از ولوج‌ روح‌ پرداخت کفاره را هم‌چون دنیه بـر‌ مـباشر‌ سقط

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 65)
واجب دانسته‌اند.امام‌ خمینی(ره)می‌فرمایند:«کفاره‌ و دیه کامل‌ بر‌ مجرم واجب است بعد از علم به حیات و نـفخ روح ولو بـا گواهی دو متخصص عادل»(تحریر‌ الوسیله،ج‌ 2،صـ‌ 795)

اما قـصاص قبل از نـفخ روح ثـابت‌ نـیست‌ زیرا‌ موضوع‌ قصاص‌ که‌ همان ازهـاق نـفس‌ محترمه می‌باشد،منتفی است اما درمورد قصاص جانی بعد از نفخ روح اختلاف نظر است.

برخی از فقهای شیعه،قایل بـه قـصاص شده‌اند صاحب جواهر در این باره مـی‌فرماید: «اگر‌ کسی ضربه‌ای عمدی بـه زنـی بزند و زن جنین را سقط کند و جـنین بـمیرد قصاص‌ می‌شود بخاطر تحقق یتفتن موضوع قصاص که آن ازهاق نفس محترمه است خواه حـیات‌ مستتر بـاشد‌ یا‌ نه و چون قتل انـسان کـامل اسـت کفاره نیز واجـب اسـت.(نجفی،ص 183)

گروهی از فقها،قایل به عدم ثـبوت قـصاص شده‌اند و فقط پرداخت دیه را واجب‌ دانسته‌اند.صاحب شرایع می‌فرماید:«اگر زن حمل‌ خود‌ را با المباشر،یا با لتسبیب‌ ساقط کـند پس دیـه سقط بر عهده‌ی اوست و نصیبی از ایـن دیـه نمی‌برد.(محقق حـلی،شرایع‌ الاسلام،ص 8102)هـمان‌طور کـه روایات متعددی‌ درمورد‌ دیـه جنین و سقط عمدی‌ آن‌ وارد‌ شده است که دلالت بر قصاص ندارد.

از ابی عبد اللّه(علیه السلام)درمورد زن بارداری کـه دارویـی می‌نوشد تا حمل خود را سقط کـند روایـت شـده اسـت‌ کـه‌ فرمودند:«إن کان له عـظم‌ قـد‌ نبت علیه اللحم و شق له سمع‌ و البصر فإن علیها دنیه تسلمها الی ابیه…قلت فهی لا ترث من ولدها مـن دیـه؟قال:لا لأنـها قتلته».(ابن بابویه قمی،من لا یحضره الفقیه،ج 4،ص 121)روایت تصریح‌ بـه‌ قـوع جـنایت عـمدی بـر جنین کـامل و پرداخت دیه دارد و دلالتی بر قصاص ندارد.حال اگر قصاص واجب بود لازم‌ می‌آمد که در روایت که معتبر السند است به آن اشاره گردد.پس‌ عدم‌ ثبوت قصاص‌ لازم‌ می‌آید و نیز اگر بـگوییم که این مسأله یعنی ثبوت قصاص از موارد شبهه است،حدود و قصاص به‌هنگام‌ شبهه منتفی می‌باشند.(مکارم شیرازی،بحوث فقهیه مهمه،ص 192)

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 66)
بررسی حقوقی سقط جنین

پدیده‌ی سقط‌ جنین‌ و موارد تجویز آن در نظام‌های حقوقی دنیا یکسان نیست بلکه‌ هریک مـتناسب بـا ارزش‌های حاکم بر جامعه خود ‌‌به‌ گونه‌ای متفاوت با آن برخورد کرده‌اند،برخی مطلقا ممنوع برخی مطلقا تجویز و برخی تحت‌ شرایطی‌ اجازه‌ می‌دهند.

ممنوعیت مطلق سقط جنین از کهن‌ترین دیدگاه‌ها و افراطی و تحت‌تأثیر دیدگاه‌های‌ مذهبی و اخلاقی اسـت‌ و بـه حق حیات جنین و انسان کامل بودن آن توجه دارد و سقط آن را در همه‌ موقعیت‌ها‌ ازلحاظ اخلاقی ناپسند و قتل و فرد بیگناه می‌داند.

این دیدگاه که مورد توجه محافل مذهبی اسـت،در مـجموعه‌ی قواعد جدید عهدنامه‌ ژنو تمایل بـه آن مـشاهده می‌شود«من عالی‌ترین احترام را برای زندگی بشر‌ از زمان‌ انعقاد نطفه خواهم داشت»همان‌طور که بقراط در سوگندنامه‌اش آن را ممنوع کرده‌ است.(اشرفی،اخلاقی پزشکی،صص 531 و 723)

کشورهای اندکی هم‌چون:ایرلند،یونان،فیلیپین،سقط جنین قانونی نیست و در جمهوری ایرلند سـقط حـتی به‌خاطر نجات جان مـادر‌ مـمنوع‌ است و کشور مالی به‌دلیل‌ کمی موالید سقط را عملا ممنوع اعلام کرد.(عباسی،سقط جنین،ص 36)

درمقابل کشورهایی هستند که سقط جنین را مطلقا آزاد کرده‌اند و پیوسته به حق‌ حیات مادر و تقدم‌ آن‌ بر حق حیات جنین توجه و حـقوق زنـان را مطرح می‌کنند.در حقوق آمریکا و آلمان تقاضای زن و موافقت پزشک برای تجویز سقط پیش از سه ماه‌ بارداری کافی است و جدیدترین‌ بررسی‌ها نشان می‌دهد که آمریکا از زمره کشورهایی‌ است که آمار سقط جنین در آن به‌صورت وحشتناکی بـالا رفـته است و مـأمنی برای افراد و ملیت‌های مختلف بوده که در کشورشان‌ سقط‌ جنین‌ قانونی نبوده است.

به‌طوری‌که در سال‌ 0991،حدود‌ 1/5‌ میلیون سقط عمدی بـه‌صورت رسمی در این کشور ثبت و درواقع تا سال 0891 سقط قانونی شایع‌ترین کـار جـراحی در ایـالات‌ متحده محسوب‌ شده‌ است.در‌ کشورهای آمریکای لاتین هم وضع به همین منوال‌ است. در‌ کشورهای آفریقایی نیز برخی آمـارهای ‌ ‌اعـلام‌شده از درصد بالای سقط جنین در این‌ کشورها دارد و زامبیا تنها کشوری است‌ که‌ سقط‌ در آن قانونی اسـت.(محقق دامـاد،اخلاق‌ پزشکی،ج 5،ص 631 و 251؛اسـپیروف لیون،آندوکرینولوژی‌ بالینی،ص 544)

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 67)
گروه عظیمی از کشورها نگاه نسبی به مسأله‌ی سقط جنین دارند و در اوضاع خاصی‌ سقط را قانونی‌ دانـسته‌ و خارج از آن ممنوع و قابل کیفر می‌دانند.کشورهای اسلامی و کشورهای استرالیا،لهستان،ایتالیا،مکزیک‌ ازجمله‌ این کشورها هستند.(عباسی،سقط جنین،ص 46)

سقط جـنین در حقوق ایران

در نظام حقوق ایـران در مـوارد 081-381 قانون مجازات‌ عمومی‌ سابق‌ و مواد 491- 002 قانون مجازات اسلامی سال 1631 و مواد 09 و 19‌ و 151 و قانون مجازات‌ اسلامی بخش تعزیرات مصوب سال 2631 و مواد 874 و 294‌ قانون‌ مجازات‌های‌ اسلامی‌ مصوب سال 0731 و مواد 226-526 و 517-617 قانون مجازات‌های اسلامی‌ مصوب 5731،مسأله‌ی سقط جنین‌ و مجازات‌های آن آمده است.

مواد 081-381 قـانون مجازات‌های عمومی قبل از انقلاب است که‌ تنها‌ سقط‌ جنین‌ به‌منظور حفظ جان مادر از مجازات معاف گردید اما در اصلاحیه‌ی آن آیین‌نامه‌ای به‌ تصویب‌ رسید‌ که ایران آزادی مطلق سقط جنین را بدون هیچ قیدی پذیرفت اما بـه‌ دنبال‌ فـسادهای‌ اجرایی‌ آیین‌نامه مزبور و فشارهایی که توسط محافل مذهبی وارد می‌شد،چندان به آن عمل نشد تااین که‌ با‌ اوج‌گیری انقلاب اسلامی رسما لغو گردید. (طلعتی،رشد جمعیت،ص 653)

پس از انقلاب اسلامی در‌ نظام‌ حقوقی‌ ایران احکام اسلامی جـایگزین مـقررات قبلی‌ شد.در این نظام حقوقی سقط عمدی جنین به‌طورکلی از زمان‌ انعقاد‌ نطفه‌ تا لحظه‌ی‌ تولد جرم و مجازات دارد.

ماده‌ی 226 مقرر می‌دارد:«هرکس عالما و عامدا‌ به‌واسطه‌ی‌ ضرب یا اذیت زن‌ حامله موجب سقط جنین وی شود عـلاوه بـر پرداخت دیه یا قصاص حسب‌ مورد‌ به‌ حبس از یک سال تا سه سال محکوم خواهد شد».این ماده‌ی ناظر‌ به‌ افراد غیر متخصص بوده که در حادثه‌ای که‌ عمدا‌ موجب‌ سقط جنین مـی‌شوند،هم‌چنین مـاده‌ی‌ 326 قـانون مجازات اسلامی‌ مقرر‌ می‌دارد:«هرکس بـه واسـطه‌ی دادن ادویـه و یا وسایل‌ دیگری موجب سقط جنین زن گردد‌ به‌ شش ماه تا یک سال‌ حبس‌ محکوم خواهد‌ شد؛

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 68)
مگر این‌ که ثابت شود این اقـدام بـرای‌ حـفظ‌ حیات مادر می‌باشد و در هر مورد،حکم به‌ پرداخت دیه مـطابق مـقررات مربوط‌ داده‌ خواهد شد».

این ماده‌ی سقط به‌وسیله‌ی افراد‌ غیرمتخصص با وسایل فیزیکی‌ و شیمیایی را بیان‌ می‌دارد که با‌ رضایت‌ زن اقدام به سـقط می‌نماید.

ماده‌ی 426 قـانون مـجازات اسلامی مقرر می‌دارد:«اگر ماما یا‌ طبیب‌ یا داروفروش و اشخاصی کـه به‌ عنوان‌ طبابت‌ یا مامایی یا‌ جراحی‌ یا داروفروشی اقدام می‌نمایند‌ و وسایل‌ سقط جنین را فراهم سازند یا مـباشرت بـه سـقط جنین نمایند به حبس از‌ دو‌ تا پنج سال محکوم خواهند شد و حکم‌ بـه پرداخـت‌ دیه‌ مطابق‌ مقررات مربوط صورت‌ خواهد پذیرفت».(کشاورز،مجموعه‌ محشای قانون تعزیرات،صص 56 تا 76)

این‌ها ارکان قانونی سقط جنین در نظام حـقوق اسـلامی ایـران‌ بود.

موارد مجاز سقط جنین در نظام حقوقی‌ ایران

طبق نظر‌ شورای‌ نگهبان‌ و دستور العمل‌ قضایی‌ جـواز سـقط جـنین برای سلامت مادر به‌طورمطلق شرعی نیست و صور گوناگونی دارد.

درصورتی‌که ادامه‌ی بارداری برای مادر‌ خطرناک‌ باشد‌ یـا مـوجب تـشدید عوارض‌ مرضی و وخامت حال‌ او‌ گردد،سقط‌ جنین‌ قبل‌ از‌ ولوج روح با رضایت همسر و زن و موافقت‌نامه مقام قضایی و اظهارنظر پزشـکی قـانونی مبنی بر لزوم قطع بارداری جایز است.(گودرزی،پزشکی قانونی،ص 495)و اما پس از دمیده شدن‌ روح اگر امر دایر بـاشد بـین‌ حفظ یـکی از آن‌ها به‌این‌صورت که اگر اقدامی نشود یا مادر جان سالم می‌برد یا جنین، سقط بـرای حـفظ جان مادر جایز نیست و سایر موارد‌ نیز‌ باید مشخص شود و حکم‌ مطابق موضوع تـعیین گـردد.(گلدوزیان،حقوق جـزایی اختصاصی،ص 681)

درمورد ناهنجاری‌های جنینی که منجر به مرگ جنین در داخل رحم یا مرگ نوزاد بلافاصله بعد از تـولد مـی‌شود و قابل‌ پیشگیری نیست مثل اختلال کروموزومی،آلفا تالاسمی و…قبل از ولوج روح با درخواست صدور مجوز سـقط جـنین،تنها در ادارات کـل‌ پزشکی قانونی مرکز استان‌ها با دستور‌ مقام‌ قضایی،با درخواست زوجین و معرفی‌نامه‌ی‌ پزشک‌ صورت‌ می‌گیرد ولی باید دیه سـقط جـنین پرداخـت می‌شود.(نشریه جامعه پزشکی تهران، موارد مجاز سقط جنین،ص 2-1)

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 69)
مجازات جرم سقط جنین

طبق قانون مجازات اسـلامی ایـران سقط جنین‌ عمدی‌ در هریک از مراحل‌ حیات‌ آن‌ جرم و مطابق جرم،قصاص،دیه و حبس تعزیری پیش‌بینی شده که مواد آن در ذیـل‌ آورده شـده است.

ماده‌ی 784:دیه‌ی نطفه(دو هفته‌ی اول)02 دینار و دیه علقه(4 هفته‌ی اول) چهار دینار و مضغه(8 هفته‌ اول)شـصت‌ دیـنار و در مرحله‌ی عظام(21 هفته‌ی اول) 08 دینار است و دیه‌ی جـنینی کـه اسـتخوان‌بندی و گوشت آن تمام شده(61 هفته‌ی‌ اول)ولی هنوز روح در آن ندمیده اسـت یـک صد دینار اما‌ بعد‌ از حلول‌ روح(61 هفته به‌ بالا)وقتی جنین پسر باشد دیه‌ی کـامل هـزار دینار و اگر دختر باشد،پانصد دیـنار اسـت‌ که منشأ‌ ایـن مـاده مـتعدد است و ماده‌ی 094«سقط جنین که دوقـلو و سـه‌قلو‌ یا‌ بیشتر باشد به تعداد تکرار می‌شود».ماده‌ی 984«سقط جنین توسط مادری مستلزم دیـه‌ است ولی خـودش از آن ارث نمی‌برد».

ماده‌ی ‌‌294-«دیه‌ سقط جنین درصورت عمد و شـبه عمد به‌عهده جانی و درمـورد خطای مـحض بر‌ عاقله‌ی‌ اوست‌ خواه روح پیـدا کـرده باشد یا نه».(گلدوزیان،حقوق جزایی‌ اختصاصی،صص 291-191)

ارتکاب جنایت تا قبل از حلول روح‌ در جنین از موضوع قتل خـارج بـوده،زیرا هیچ‌ یک از حقوق‌دانان اسلامی به حـیات‌ مـستقل جـنین در مراحل‌ مذکور‌ قـایل نـیستند و در موارد عمد،علاوه بر دیـه طـبق ماده‌ی 226 تا 426 به تعزیر محکوم می‌شود.(صادقی،جرائم‌ علیه اشخاص،ص 74)اما اگر روح دمیده باشد،مرتکب سقط عمدی طـبق مـاده‌ی 226 به‌ قصاص و طبق ماده‌ی‌ 002 به پرداخت کـفاره نـیز محکوم مـی‌شود(زراعت،قانون مـجازات‌ اسلامی،ص 763)و قـصاص در سقط جنین دارای روح به‌دلیل اذهـاق نفس محترمه مطابق‌ نظر صاحب جواهر است.(جواهر الکلام،ج 34،ص 183)هرچند برخی از فقها قایل به‌ دیه‌ هستند‌ و قصاص را بـه‌دلیل عـدم حصول شرایط نپذیرفته‌اند اگرچه عنوان قـتل عـمد بـه‌ آن صـدق مـی‌کند(قبلا آورده شده)و لفظ قـصاص در مـاده‌ی 226 مطابق نظر صاحب‌ جواهر است.

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 70)
نتیجه

با توجه به مطالب بیان‌شده،سقط‌ جنین‌ ازجمله جرایم پنهان ولی شایع،از گذشته‌های دور تا به امروز در مـیان بـشر هـمواره با انگیزه‌های متفاوت وجود داشته است. اگرچه بـا ظـهور مـذاهب تـوحیدی،سقط جـنین بـه‌طورکلی منع گردید،اما با رشد‌ جوامع‌ و‌ کم‌رنگ شدن ارزش‌های اخلاقی در سراسر جهان سیر صعودی داشت.بااین‌حال‌ بیشتر کشورهای اسلامی،با سقط جنین به‌طورمطلق مخالفند و برای جنین حق‌ حیات قایلند و فقط تحت شـرایط خاص،سقط جنین را مجاز‌ می‌شمارند.

با توجه‌ به متون فقهی مذاهب مختلف‌ اسلامی‌ که‌ برگرفته از آیات و روایات است، حیات جنینی دارای دو دوره‌ی متمایز از هم،یعنی دوره‌ی قبل از ولوج روح و دوره بعد‌ از آن‌ است.دوره‌ قبل از ولوج روح جنین دارای حیات نباتی‌ و در مسیر رشـد و انـسان شدن‌ قرار دارد.به‌همین‌دلیل به اتفاق فقهای شیعه اعم از متقدمین و متأخرین با استناد به‌ آیات‌ سقط‌ عمدی‌ آن به‌جز در مواردی ضرورت چون تهدید جدی سلامت و جان مادر و رفع ضرر شدید حرام است.مذاهب اهـل تـسنن،درباره‌ی سقط جنین پیش از دمیده شدن‌ روح آرای گوناگونی را‌ با‌ توجه‌ به مبانی خاص خود ارائه داده‌اند.عده‌ای سقط پیش از ولوج‌ روح را‌ گروهی‌ پیش از چهل روز را به‌طورمطلق جایز می‌دانند.به‌دلیل ایـن کـه آن‌چه‌ سقط می‌شود صورت انسانی نـدارد و خـلقت‌ آشکار‌ نمی‌باشد.گروهی نیز سقط پیش از ولوج روح را درصورت عذر جایز می‌دانند و مالکیه‌ سقط‌ در این مرحله را مطلقا جایز نمی‌داند.چون آن‌چه سقط می‌گردد مبدأ خلق آدمی است،که قول‌ عـدم‌ جـواز‌ آن بدون‌ عذر ترجیح می‌نماید.اما بـه اتـفاق فقهای مذاهب اسلامی سقط جنین پس از دمیده‌ شدن‌ روح‌ به‌طورکلی حرام است زیرا جنین دارای حیات انسانی است و اسقاط آن قتل‌ انسان‌ زنده‌ محسوب‌ می‌گردد و ادله‌ی حرمت قتل نفس را شامل می‌شود.

در نظام حقوقی ایران که قـوانین‌ مـوضوع‌ آن دربرگرفته از احکام اسلامی است؛ اسقاط جنین از زمان انعقاد خون تا لحظه‌ی‌ تولد‌ جرم‌ و مرتکب مطابق با جرم به‌ مجازات‌های مقرر محکوم می‌گردد.بعلاوه این که در فقه و قوانین‌ موضوعه‌ در موارد استثنائی،اسقاط مجاز شمرده شده است.

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 71)
فهرست مـنابع و مأخذ:

*قرآن مجید

1-ابن بـابویه قمی،محمد‌ بـن‌ علی(شیخ‌ صدوق)،من لا یحضر الفقیه،بیروت،دار الأضواء،3141

2-ابن قدامه،عبد الرحمن،المغنی و الشرح الکبیر،بیروت،دار الکتاب العربی،3041

3-ابن منظور،محمد بن مکرم،لسان‌ العرب،بیروت،دار‌ الصادر،بی‌تا

4-اشرفی،منصور،اخلاق پزشکی،تبریز،انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی،7631

5-البهوتی،منصور بن ادریـس،کشاف القناع،بیروت،دار الفکر،0241

6-جعفری لنگرودی،محمد جعفر،ترمینولوژی حقوق،تهران،انتشارات گنج‌ دانش،0831،چ‌ یازدهم

7-حر عاملی،محمد بن حسن،وسائل الشیعه،بیروت،دار احـیاء التـراث العـربی،چ دوم،بی‌تا

8-حسینی شیرازی،محمد،الفقه،بیروت،دار العلوم،9041

9-حکیم،محمد تقی،الفقه للمغتربین،قم،انتشارات آیت اللّه سیستانی،9141

01-حلی،جعفر بن‌ حسن(محقق حلی)،شرایع الاسلام،ترجمه‌ی ابو القاسم بن احمد یزدی،تهران،انتشارات‌ دانشگاه تهران،چاپ چهارم،8631

11-خرازی،محسن،(تهدید نسل و تعقیم)مجله‌ی‌ فـقه ‌ ‌اهـل بیت،ش 51،قسم دوم،0241

21-دفتر انتشارات اسلامی،اسفتائات‌ از‌ محضر‌ امام خمینی(ره)قم،انتشارات اسلامی،1831

31-دنفورث،بیماری‌های زنان و زایمان،ترجمه‌ی کیارش‌ آرامش،تهران،انتشارات‌ گلبان 8631

41-دهخدا،علی اکبر،لغت‌نامه،تهران،0431

51-الرملی،ابن شـهاب الدیـن،نهایهء المـحتاج الی شرح المنهاج،بیروت،دار الکتاب العلمیه،4141

61-زراعت،عباس،قانون مجازات اسلامی،تهران،انتشارات‌ ققنوس،0831

71-زیدان،عبد الکریم،المفصل فی احکام المراه و البیت‌ المسلم،بیروت،مؤسسه الرساله،5141

81-سادلر،توماس وی،رویان‌شناس‌ لانگمن،ترجمه‌ی‌ نوید عـلی یاری‌زنوز،تهران،نشر سماط،0831

91-شلتوت،محمود،الفتاوی دراسه لمشکلات‌ المسلم‌ المعاصر،بیروت،چاپ هشتم،5931

02-صادقی،محمد هادی،جرایم علیه اشخاص،بی‌جا،انتشارات میزان،چاپ دوم،8731

12-صانعی،یوسف،استفتائات پزشکی،قم،انتشارات میثم تمار،3831

22-طوسی،محمد بن حـسن،استبصار،تهران،دار‌ الکتاب‌ اسلامیه،ج سوم،0931

32-طلعتی،محمد هادی،رشد جـمعیت،قم،انتشارات بوستان،3831

42-عباسی،محمود،سقط جـنین،انتشارات‌ حقوقی،2831

52-عزیزی،فریدون فقه و طب،تهران،انتشارات‌ فرهنگ‌ اسلامی،چاپ سوم،4731

62-علیان‌نژادی،ابو القاسم،استفتائات جدید،قم،انتشارات امام‌ علی(ع)،1831

72-عویس،عبد الحلیم،موسوعه الفقه الاسلامی المعاصر،بیروت،دار الوفا،بی‌تا

فقه و تاریخ تمدن » شماره 13 (صفحه 72)
82-غانم،عمر بن محمد،احکام الجنین فی فقه اسلامی،بیروت،دارابن حزم،1241

92-فضل اللّه،محمد‌ حسین،مسائل‌ فقهیه،بیروت،دار الملاک،7141

03-کشاورز،بهمن،مجموعه محشای قانون تعزیرات،تهران،انتشارات‌ گنج‌ دانش،5731

13-گودرزی،فرامرز،پزشکی قانونی،تهران،انتشارات انشتین،2731

23-گلدوزیان،ایرج،حقوق جزای‌ اختصاصی،تهران،انتشارات‌ جهاد دانشگاهی،چاپ چهارم،2731

33-جعفری لنگرودی،محمد‌ جـعفر،ترمینولوژی‌ حقوق،تهران،انتشارات گنج دانش،0831

43-لیون،اسپیروف،آندوکرینولوژی بالینی و نازائی،ترجمه‌ی ریحان میردامادی،تهران،1831

53-مسلم،جامع صحیح مسلم،بیروت،دار احیاء التراث العربی،چاپ چهارم،بی‌تا

63-محیط،بهرام،سقط جنین‌ عمدی،تهران،8431

73-محقق داماد،مصطفی،تحقیقی در مورد سقط جنین‌ و عوارض ناشی‌ از‌ آن،مجموعه‌ مقالات اخلاقی‌ پزشکی،3731

83-مکارم شیرازی،ناصر،بحوث فقهیه‌ مهمه،قم،انتشارات امام علی(ع)،2241

93-مکارم شیرازی،ناصر،[مسائل مستحدثه فی طب‌]مجله فقه اهل بیت،شماره 01،قـسم دوم،9141

04-موسوی خـمینی،روح اللّه،تحریر الوسیله،قم،دار‌ الکتاب‌ علمیه،0931

14-موسوی خمینی،روح اللّه،توضیح المسائل امام،تهران،انتشارات فرهنگی‌ رجا،6631

24-موسوی خوئی،ابو‌ القاسم،صراط‌ النجاة‌ فی اجوبه الاستفتائات،قم،نشر‌ برگزیده،6141

34-موسوی خوئی ابو القاسم،مبانی تکمله منهاج،قم،6931

44-مهربان،علی،(بررسی جرم سقط جنین از دیدگاه فقها و حقوق جزا)،نشریه‌ی دادرسی،ش 82،0831

54-مهرپور،حسین،مجموعه نظرات‌ شورای‌ نگهبان،تهران،انتشارات کیهان،1731

64-نجفی،محمد بـن حـسن،جواهر الکلام،بیروت،دار احیاء تراث‌ عربی،ج‌ دوم،بی‌تا

74-نشریه جامعه‌ پزشکی‌ تهران،[موارد‌ مجاز سقط جنین اعلام شد]نشریه جامعه پزشکی تهران،شماره‌ 42-32

84-نواک،بیماری زنان،ترجمه بهرام قاضی جهانی،تهران،انتشارات گلبان،2831

94-هکر،نویل،بیماری زنان و مامایی،ترجمه‌ی سارا آرین‌مهر،تهران،انتشارات طبیب،4831

پایان مقاله

مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

یا مهدی صاحب زمان عج

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • خال المومنين معاويه و ربا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس